31
شهریور.1398
در این مقاله میخواهیم درباره تاثیر پذیری کودکان از آنچه میخوانند با شما صحبت کنیم.
«ترجمه ادبیات کودکان» عنوان اصلی این حوزه پژوهشی است، زیرا نقش کودکان را به مثابه خوانندگان کتاب برجسته میکند. تاثیر پذیری کودکان از آنچه میخوانند از چند بخش مورد بررسی قرار گرفته است:
1- اقتباس بافت فرهنگی
کلینگبرگ در 1986 از این اصطلاح برای تغییراتی استفاده میکند که با هدف تطبیق متن با معیارهای خوانندگان اعمال میشود؛ تغییراتی در ارجاعات ادبی، کاربرد زبانهای بیگانه، پیشینه تاریخی، گیاهان و جانوران، اسامی خاص، اوزان و مقیاسها و دیگر پدیدههای فرهنگی.
وی استدلال میکند که ادبیات کودکان، معمولا، «با توجه خاص به منافع، نیازها، واکنشها، دانش، توانایی خواندن و… خوانندگان موردنظر تولید میشود.»
اگر ناشر یا مترجم متن کودک، متن را با معیارهای خوانندگان وفق ندهد، درک متن دشوار شده و لذت خواندن آن کمتر میشود. از طرف دیگر، یکی از اهداف تربیتی ادبیات ترجمهای کودکان آن است که آگاهی و نگرش بینالمللی خوانندگان جوان خود را تقویت کند.
پژوهشهای مرتبط با پدیدههای فرهنگی، اذعان دارند که اگر پدیدههای فرهنگی بدون اقتباس بافت فرهنگی باز تولید شوند درک متن برای کودک دشوار میشود. اقتباس و بومیسازی نیز به خودیخود منفی یا مثبت نیست؛ انتخاب راهبردهای ترجمه به کل عمل ترجمه وابسته است.
2- دستکاری ایدئولوژیک (پالایش)
دستکاری ایدئولوژیک، که کلینگبرگ آن را «پالایش» مینامد، تغییر متن برای انطباق آن با ارزشهای بزرگسالان (والدین، معلمان و…) است.
دستکاریهای ایدئولوژیک نوعی سانسور است. ممکن است پایانهای ناخوشایند به پایانهای خوش تبدیل شود. در ترجمه کتابهای تصویری چاپ اسکاندیناوی در آمریکا، تصاویر دختربچههایی که پوشش نامناسب دارند تغییر میکند.
کلمات رکیک و زبان محاورهای جزئی از عناصر سبکیای هستند که اغلب به علل مشابه دستکاری میشوند. متن ممکن است برای آسان فهمترشدن ساده شود یا سبک آن برای غنیکردن دایره واژگان خوانندگان خردسال فخیم شود.
موضوعات مرتبط با برنامهریزی زبانی، که خود نوعی دستکاری ایدئولوژیک است، نیز در سبک تاثیر دارد. ناشران ترجیح میدهند تا به جای ترکیب رمزگانهای زبانی گوناگون، سبک نوشته را یکدست کنند. یکدستکردن سبک بهعلل دیگر نیز رخ میدهد. مثلا سبک عوامانه و گاه بیادبانه هاگرید در مجموعه داستانهای هری پاتر در ترجمه به کاستیلی از بین میرود زیرا برای خوانندگان بدآموزی دارد.
3- دوخوانندگی
خوانندگان ادبیات کودکان فقط کودکان نیستند. ویراستاران، مترجمان، معلمان، کتابداران و والدین نیز ادبیات کودکان را میخوانند و اغلب این افراد کتابها را تالیف یا تهیه میکنند و در اختیار خوانندگان جوان میگذارند.
به همین دلیل نهتنها به ارزشها و سلیقه کودکان بلکه به ارزشها و سلیقه بزرگسالان نیز در ترجمه کتابهای کودکان باید توجه شود.
جنبه دومخاطبی ادبیات کودکان صرفا درباره خوانندگان واقعی مصداق ندارد، بلکه بازنمود متنی نیز دارد. برای مثال در قصههای پریان قرن 17 ، دو نوع خواننده حضور ضمنی دارند. مثلا، روایت چارلز پرو از «شنلقرمزی» ساختاری مبهم با دو گروه خواننده دارد: کودکان، که مخاطب رسمیاند و بزرگسالان، که به علت لحن کنایهآمیز و هجوآمیز داستان، مخاطب غیررسمیاند.
آلیس در سرزمین عجایب، وینی دپو و پینوکیو جزو متون دیگری هستند که صاحبنظران آنها را به واسطه جنبههای پیچیده دومخاطبی بررسی کردهاند. برخی متخصصان معتقدند که مترجم باید خواننده متن مقصد را دقیقا مشخص کند.
با وجود اینکه دوخوانندگی کودک- بزرگسال احتمالا تنها ویژگی منحصربهفرد ادبیات کودکان است، باید توجه کرد که این رابطه شباهت زیادی با موارد دیگر دوخوانندگی دارد.
4- ویژگیهای متن گفتاری
ادبیات کودکان را اغلب با این هدف مینویسند که برای کودکان خوانده شود. بنابراین، موسیقی، وزن، قافیه، واژههای بیمعنی و بازی با کلمات ویژگیهای مشترک داستانهای کودکان است. این ویژگیها گاه مترجمان را ناچار میکند بین موسیقی و محتوا یکی را انتخاب کنند.
مترجمان بین الگوهای آشنا و بیگانه قافیه و ترانه کودکان در زبان مقصد نیز باید دست به انتخاب بزنند.
5- متن و تصویر
حضور همزمان رمزگان کلامی و تصویری در ادبیات کودکان، بهویژه در کتابهای خردسالان، متداول است. رمزگان کلامی و تصویری روابط چندگانهای با هم دارند.
ترجمه ممکن است شیوههای ارتباط رمزگان کلامی و تصویری را تغییر دهد. تصاویر بهجای روابط متقابل و پیچیده با متن ممکن است بهگونهای انتقال یابند که کارکرد صرفا توضیحی داشته باشند.
وجه اشتراک ترجمهها و تصاویر این است که گاه آنچه را در متن مبدا تفسیرپذیر یا مبهم است روشن میکنند. این کار ممکن است برای مترجمان دشوار باشد و اگر مترجم نداند که متن با چه تصاویری منتشر خواهد شد یا ترجمه با تصاویر ترجمه دیگری منتشر شود ناهماهنگی ایجاد میکند.
تغییر تصاویر ممکن است روشی برای تغییر محتوای کتاب نیز باشد. پایانهای ناخوشایند به پایانهایی خوشایندتر تبدیل میشود.
اگرچه در ادبیات کودکان متن و تصاویر رابطه خاصی دارند، رمزگان کلامی و تصویری در بسیاری از متون (ترجمهای) دیگر مثل بروشورهای جهانگردان، کتابچههای راهنما، تبلیغات و گاه ادبیات داستانی بزرگسالان نیز حضور همزمان دارند.
سخن پایانی
ارزشها و اندیشههای مطرح در کتابهای کودکان ارتباط عمیقی با مسایل فرهنگی دارند، مشخصا به این علت که کودکان مخاطبان این ارزشها و اندیشهها هستند.
دستکاری فرهنگی و مداخلات عینی در عناصر نژادی یا جنسیتی، کلمات رکیک و دیگر تابوها را باید با توجه به این مسایل تحلیل کرد.
اگر در جامعهای استفاده از حرفهای بد مناسب کودکان نباشد، نمیتوان به آنها حالت تقدس داد و در متنهای کودکان تغییرشان نداد. ادبیات کودکان نیز هدفش تقویت ارزشهای مثبت است.
میزان تاثیر پذیری کودکان از آنچه میخوانند برابر است با یک جمله “کودکان تقریبا همیشه از چیزهایی که میخوانند تاثیر میپذیرند.”
منبع : روزنامه شرق
دسته بندی: مقالات
برچسبها آموزش الفبای فارسی, ادبیات کودک, تاثیر کتاب, کتاب کودک, کتاب مناسب
نظری بدهید
لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
بدون دیدگاه