در دنیای کودکان ادبیات و سبک های ادبی مـحدودیت و ثـباتی ندارند و در طول زمان تغییر و تکامل مییابند، اما امروزه از روش های تصویر سازی کتاب کودک به صورت وسیع تر و جدیدتر از گذشته استفاده میشود تا حس کنجکاوی کودکان را بیشتر ترغیب و رضـایت خاطر آنها را فراهم کند. البته پیشرفت صنعت چاپ و بهتر شدن کیفیت تولید آثـار هنری، در محبوبیت و پذیرش روش های مختلف این هنر و رشد آنها، تأثیر زیادی داشته و دارد.
روش های تصویر سازی کتاب کودک عبارتند از:
- کلاژ Collage
- تصویرسازی چندبعدی Layers
- تصویرهای کارتونی Whimsy
- تصویرهای فـرهنگی و قومی Ethnic
- بافت و ترکیببندی Textuer
- حاشیه و قاببندی تزئینی panels and Border
- ژرفانمایی و پرسپکتیو Shape Perspective
کلاژ Collage
قبل از هرچیز باید بگوییم که کلاژ به چه معناست؟! کلاژ بـه مـعنی در کـنار هم قرار دادن قطعههای مختلف کاغذ،پارچه و چیزهای دیگر است که در کل یک تصویر را نـشان مـیدهند. از کلاژ برای بـه تـصویر کـشیدن داستان استفاده می شود که بر اساس روح داستان، بعضی از صحنهها، خشونت و بعضی صحنهها، طنز و شوخی را القـا میکنند.
از پیـشگامان ایـن روش «ازراجک کیتس» و «لئولیونی» بودند که با استفاده از ابتکارات خود موفق به خلق کتابهای تصویری جالب و چشمگیری شـدند. امروزه بـیشترین گـرایش در زمینه تصویرگری، درست کردن کلاژ است و تصویرگران در حال تجربه این روش سرگرمکننده هستند.
آن گریفا لکونی در کتاب «سبیلهای آقا شـیره» ، از کاغذهای بـراق، قطعههای پلاستیکی، عکس و تکههای چوب برای به تصویر کشیدن این افسانه اتیوپایایی استفاده کرده است. از نـمونههایی کـه بـا این شیوه اما به شکلی بسیار ساده تصویرگری شدهاند، میتوان به کتابهای «موش کوچولو نقاشی میکشد» و «موش کـوچولو مـیشمارد» اشاره کرد. «الن استول والش» تصویرهایش را با استفاده از تکه کاغذهای رنگی طراحی کرده و کمتر به جزئیات پرداخته اسـت. وی بـا ایـن روش،تصویرهای چشمگیر و جالبی پدید آورده است که گویای قصهاند.
«ملی بنگ» با بهرهگیری از قدرت ابتکار و خلاقیت خود توانسته است از وسـایل مـعمولی و قابل دسترس، تصویرهای زیبا و جذابی به وجود آورد. مثلا از سنجاق تهگرد، کوک ساعت و تیغهء اره بـرای نـشان دادن سنجاقک و از دانههای برنج برای نمایش قطرههای باران و شبنم روی برگها استفاده کرده است.استفادهء دقیق و ماهرانه از موادی با رنگهای تـند و شـفاف یـا مات و بیرنگ،حسهای متفاوتی برای بیننده به وجود میآورد. در این ارتباط میتوان به آثـار «لوئیس الرت» اشاره کرد که خالق تصویرهای جالب و شگفتانگیزی است. او بعد از هرتجربه، دریافته است که از چه موادی برای نمایش چه مـوضوعهایی بهتر مـیتواند استفاده کند. مثلا برای روشنایی بخشیدن به اجسام نورانی مثل ماه و ستاره، از کاغذهای فلزی و بـراق و بـرای زندگی بخشیدن به آدم برفی و محیط اطرافش، از دانـههای ذرت، کشمش و تـشتکهای در بطری استفاده کرده است.
تصویرسازی چندبعدی Layers
تصویرسازی چند بعدی در آن از وسایل گوناگون مانند کاغذ، پلاستیک، فلز، طرحهای گلی، سرامیک و … استفاده می شود که به صورت لایهلایه روی هم قرار میگیرند. «دیوید ویسینوسکی» در کـتاب «شیر سلطان جـنگلهای مالی» با روی هم قرار دادن ورقـههای مختلف کـاغذ، آنچنان تصویرهای جـالب و واقـعی از آبـ،چوب،جنگل،فلز و…خلق کرده است که تأثیر داستان و جـذابیت آن را دوچـندان کردهاند.
«گریسی بوچاک»از شیوه مشابهی برای بریدن و لایهلایه قرار دادن کاغذ بر روی هم استفاده کـرده اسـت تا تصویرها بتوانند تأثیری عمیقتر و ماندگارتر بگذارند. مثلا تـصویرهای کتاب «یک رشته بلند ابریشم» در عـین سـادگی، هنرهای دستی سنتی و ظریف ژاپنی را بـه خـاطر میآورد.
در این روش، هنرمندان از مواد مختلفی برای به تصویر کشیدن داستانها استفاده میکنند. کار سالی ماور در کتاب «مری بـره کـوچولویی داشت» نمونه جذاب و موفقی از این نـوع کـار اسـت. «سالی ماور»با مهارت خاصی بـرای ایـن کتاب عروسکهای پارچهای دوخت.او بـا صـرف ساعتها وقت و به کار بردن موادی با سطوح نرم و دوختن لایههای گوناگون و وصل کردن آنـها بـه هم،داستانهای شعرگونه و دلخواه کودکان را به تـصویر کـشیده است. تصویرها در ایـن شیوه ی تـصویرگری سـهبعدی و بسیار زیبا هستند. نرمی و انـعطافپذیری مواد، قدرت عمل بیشتری برای تصویرگر به وجود میآورد. بعضی از این آثار چنان واقعی و زیبا هستند که بیننده دوسـت دارد آنـها را لمس کند و زیر و رویشان را ببیند.
تصویرهای کارتونی Whimsy
روش تصویرهای کارتونی بـسیار ظـریف و شـگفتانگیز است، البته باید بدانید که تعداد کمی از تصویرگران از آن استفاده میکنند. از نـمونههای بـارز و چشمگیر این شیوه میتوان به نقاشیهای سرگرمکننده و دلنشین «مارگرت بلویگراهافر»، «دان فریمن» و «پول گالدن» اشاره کرد که به تصویرگری داستانهای عـامیانه و شـعرهای کـودکانه در سالهای 1958 و 1959 پرداختهاند. امروزه این روش نقاشی کارتونی جایگاه معتبری دارد و در ردیـف هـنرهای ظـریف و مـورد قـبول قرار گـرفته است. بعضی از این تصویرگران آنقدر در کارشان مهارت کسب کردهاند که به سرعت با خط های پر پیچ و تاب و پررنگ، تصویرهایی جذاب و سرگرم کننده برای داستانهای کوتاه و بلند میکشند.
البته هر تصویرگری سبکی مخصوص به خود دارد کـه با توجه به متن، ترس و اضطراب و شادی و… را القا میکند. مثلا کتاب«کلاهی از یک پرندهء مرده» و کتاب «پیرزنی که مگس خورد» با نقاشیهای جالب و سرگرمکنندهء خود، خوانندگان را به خنده میاندازند. جانت استونس در کتاب «بادبادک» حرکتهای بادبادک و بدن صاحب آن و چگونگی شخصیت حیوانهای داستان را بـا خصوصیتهای فـیزیکی و اخلاقی عجیب و غریبشان، به خوبی به تصویر کشیده است. در نقاشیهای کارتونی میتوان به شکلی بسیار ساده، مثلا با سه خط کوچک، چشمها و دهان را کشید و احساس آن را نشان داد و یا میتوان با پرداختن به جزیات، آن را سرگرمکنندهتر و جـذابتر کرد.
تصویرهای فـرهنگی و قومی Ethnic
تصویر کتابهایی که در رابطه با فرهنگ ملی باشند، برای ملتهای دیگر عجیب و ناشناخته به نظر میرسد. بهطور کلی و به استثنای چند کتاب معدود در دهههای 1920 تا 1960،به تصویر کـشیدن کتابها بـا سبکی خاص برای نمایش فـرهنگ قـومی و نژادی چندان رایج نبود.
خلق چنین تصویرهایی میتواند آثار هنری تصویرگر را پربارتر و غنیتر کند و تصویرگران بیشتری را در جرگه هنرمندان بین المللی قرار دهد. در عین حال،اینگونه تـصویرها تـنوعی در کار به وجود مـیآورد و بـه آن جنبهء جهانی و عمومی میدهد. در این ارتباط میتوان به نقاشیهای «یومی هیو» اشاره کرد. دو کار برجسته و بااهمیت او از نظر ترکیب و هماهنگی طراحی و نمایش آداب و رسوم قومی و نژادی عبارتند از کتابهای: «فرار خرگوش» و «قضاوت خرگوش» برگرفته از قصههای عامیانه کرهای. شخصیت های داستان های او آراسته به لباسهای محلی و برخوردار از حـرکت ها و رفـتارهایی برگرفته از میراث های قومی و مطابق با مفهوم و مضمون داستان هستند.
او جنبههای چند فرهنگی بودن کتاب خود را با نوشتن متن به زبانهای انگلیسی و کرهای افزایش میدهد. «پاتریشیا پولاسکو» نیز برای نشان دادن میراث فرهنگی، شخصیتهای داستان را با لباسهای سـنتی هـمراه با رفـتار و حرکتهای خاص آنها به خوبی به تصویر کشیده است.او در کارهایش از رنگهای زنده و تند در زمینهای سفید استفاده میکند، اگرچه ایـن دو تصویرگر شیوههای کاملا متفاوتی در نقاشیهایشان به کار بردهاند،ولی به راحتی توانستهاند فرهنگ سـنتی خـود را از راه تصویرگری به نمایش بگذارند.
بافت و ترکیببندی Textuer
عدهای، تصویرها را به شکل مسطح، یکنواخت و شفاف و عدهای دیگر آنها را به شکل برجسته و یـا بـا بهره گرفتن از بافتهای گوناگون میپسندند. تا قبل از دهه 1960 که هنرمندان گراور ساز(قالبهای چوبی) برنده جایزههای بـیشمار«کالدکات»شدند، روش بافت بـه ایـن شکل شکوفا نشده بود.تعداد زیادی از تصویرگران باذوق، با استفاده از بوم نقاشی،رنگ و روغن و روکشهای چوبی، به روش بافت دسـت یافتند.
یکی از بهترین تصویرگران این شیوه، میشل مک کوردی است که با نقاشیهای رنگی و سیاه و سـفید بر سطوح ناهموار و چاپ آن بـر روی کاغذ، این روش را به اوج شکوفایی رساند. او در کتاب «آدرس گتی برگ» با کمرنگ و پررنگ کردن خطوط در نقاشیهایش بافت چوبی را به ذهن القا میکند. «برین پینکنی» استاد این روش تصویرگری با استفاده از خطهای چرخشی، شخصیتها، منظرهها و زمینه ی کار خود را طراحی میکند و با رنگبندی مناسب، به نـقاشی روح میبخشد و تأثیرگذاری آن را بیشتر میکند.
«رول کولن»که او نیز تصویرگر برجستهای است، با استفاده از همین روش کار میکند، ولی درست در جهت خلاف، یعنی ابتدا نقاشیاش را میکشد، سپس برای نمایش بافت، با سیاه قلم خطهایی را در تصویر رسم میکند. البته کارش چنان ظریف و رنگامیزی و خـطگذاریاش چـنان دقیق است که مشخص نمیشود ابتدا نقاشی را کشیده و سپس بافتگذاری کرده است.
«دنیس فلمینگ» در نهایت سادگی از شکلهایی با زاویههای گرد، خمیده و روان و از مداد یا خمیرهای رنگی استفاده میکند. نقاشیهای او مانند ابریشم، براق و شفاف است و در عین سادگی، مهارت و ظرافت خاصی دارند و بـه خـوبی کودکان و خردسال را جذب و خوشحال و راضی میکند.
«پل او.زلینسکی»از روشهای مختلفی در به تصویر کشیدن کتابها استفاده کرده است که همگی جزئیات داستان را به خوبی بازگو میکنند. او در یک کتاب از بافت روکش چوبی و در کتابی دیگر از بافتی با رشـتههای طـلایی تابیده شده،استفاده کرده است تا چهرهء شوخ و بذلهگوی شخصیت داستان را نمایش دهد.
حاشیه و قاببندی تزئینی and panels Border
روش دیگری که در تصویرگری از آن استفاده میشود، کادربندی و حاشیهگذاری است. این روش، شور و حال و هیجان چشمگیری به کار میبخشد، حتی میتوان برای تفهیم بهتر مـوضوع و مـکان و زمـان رویدادهای داستان،جزئیاتی را در کنار تصویر اصلی اضـافه کـرد.جان بـرت در کتاب «شهر موشها» با دقت و وسواس از اشیایی مثل دکمه، سکه، سنجاق و در کتاب دیگری از شکل یک رشته طناب تابیده برای کادربندی استفاده کرده است،کنار این کادر، تصویرهای کوچکی بـا جـزئیاتی بـیشتر که هرکدام از آنها نیز کادربندی شدهاند،آورده شده است.
کتاب«سنت جـورج و اژدهـا»اثر ترینا اسکارت که برندهء جایزه کالدکات نیز شده است،یکی از اولین کتابهایی است که با استفاده از این روش، شخصیتها،قهرمانان و موضوع داستان را بـهتر و گـویاتر بـه تصویر کشید.او در حاشیه متنها،از گل و گیاه استفاده کرده و تصویرهای صفحه مقابل را با خطهایی ساده طوری کادربندی کرده است که گویی خواننده منظرهها را از پشت شیشه یک پنجره نگاه میکند.
«ومندی هالب رین»برای کتابهایش تـصویرهایی بزرگ بـا رنـگهایی ملایم و کادرهایی متفاوت کشیده است.او در هرکادری از اشیای گوناگونی استفاده میکند که با مـوضوع،مکان و زمـان داستان ارتباط دارند.
بهطور کلی،میتوان گفت عدهای از تصویرگران، از خطهای حاشیهای ساده یا تزئینی استفاده میکنند تا متن یا تصویرهایشان را بـپروراند،تأثیر و جـذابیت داستان را افـزایش دهند و در خواننده کشش بیشتری ایجاد کنند.
ژرفانمایی و پرسپکتیو ShapePerspective
روش دیگری که در تصویرگری مورد توجه قرار گـرفته است،نمایش حـادثهها و مـنظرههای داستان از زاویههای مختلف است.گرایش اصلی در این شیوهء تصویرگری،معطوف به نشان دادن عمق،پهنا،ارتفاع و…است.تصویرهایی که با استفاده از ژرفـانمایی و پرسـپکتیو کـشیده میشوند،به نظر غیر منتظره و پیشبینی نشده میآیند.
رادیانگ در کتاب«لون پویو»ما را به بالای درختی میبرد که همراه سـه دخـتربچه از آن بالا به گرگی در پایین نگاه کنیم.در صفحه بعد،دیدگاه عوض میشود و ما را زیر درختی مـیبرد؛جایی کـه گـرگ به سه دختری که بالای درخت هستند، نگاه میکنند.او همچنین در صفحهای گرگ را از دیدگاه خواننده و در جایی دیگر، چگونگی مـنظرهها و صـحنه را از نگاه گرگ به تصویر کشیده است و به این ترتیب،موقعیتهای متفاوتی را برای خواننده به وجود آورده اسـت. با استفاده از ایـن روش،صحنه از بالا به پایین و برعکس،جلو به عقب و برعکس و…به تصویر کشیده میشود و به خواننده ذهنیتی تـازه و نـگاهی نو میبخشد.
نمونهء دیگری از این نوع تصویرگری را میتوان در کتاب«سهشنبه»ار دیوید ویسنر دید که برنده جـایزهء کـالدکات نـیز شده است.او اژدهای ترسناک و غولپیکری را که روی یک ساختمان خم شده است و نیز اشیای در حال پرواز و سایههایشان را به تصویر کـشیده اسـت. «دیوید ویـسنر»با تغییر دیدگاهها و استفاده از سایهگذاری، هیجان خاصی را به خواننده القا میکند.
نظری بدهید
لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
بدون دیدگاه